پاورپوينت معرفي فارسی دوم دبستان

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » 🔺پاورپوینت ها

 ای نام تو بهترین سرآغاز 
فارسی
 دوم  دبستان

ستایش

بهترين سرآغاز
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم
                                                                        نظامي
فصل (١) نهادها

درس اوّل   -کتاب خانه ی کلاس ما 
یار مهربان ( بخوان و حفظ كن )

درس دوم –مسجد محلّه ی ما
 
چغندر پربرکت ( بخوان و بينديش ) 

درس اوّل : کتاب خانه ی کلاس ما
یک روز زیبای پائیزی بود ،باد خنکی می وزید و هوا ملایم بودند.
 صدای پرندگان از اطراف به گوش می رسید .دانش آموزان ،آرام و
        با نظم و ترتیب وارد کلاس می شدند.

واژه سازی : همکلاس  ←  هم  +   کلاس  
                 همفکر   ←   هم    +   فکر 
                    همگروه   ←  هم   +   گروه

 
روزنامه ، رایانه ، مجلّه ، کتاب خانه ،ساده ، تازه ، نماینده ، ستاره 


 

بخوان و حفظ کن 
یار مهربان

من یار مهربانم                   دانا و خوش بیانم
گویم سخن فراوان                با آن که بی زبانم
پندت دهم فراوان               من یار پند دانم
من دوستی هنرمند                 با سود و بی زیانم
از من مباش غافل                من یار مهربانم

عبّاس   یمینی شریف

درس دوم : مسجد محلّه ی ما  
مردم محلّه ی ما بسیار خوش حال بودند . کار بنّایی مسجد ،  تازه تمام شده بود . مردم می خواستند برای اولین بار نماز را به جماعت  در این مسجد بخوانند . مسجد چراغانی شده بود . حوض حیاط پر از آب بود . مهدی با پدر و مادرش گلدان های پُرگلی را که آورده بودند ، کنار حوض  قرار دادند . چند نفر با شیرینی و شربت از مردم پذیرایی می کردند . 

واژه سازی : باسواد یعنی ، کسی که سواد دارد .
 
نشانه (و) در كلماتي مانند : آموزگار ، گروهي ، صورت ، صداي ( او ) مي دهد . 
در كلماتي مانند : برويم ، نوشته ، روان ، صداي ( وِ ) مي دهد . 
در كلماتي مانند : خود ، تو ، دو، صداي ( اُ) مي دهد . در كلماني مانند : بخوانيم ، خواهش ،‌خواهر، صدايي ندارد . در تر كيب هاي  مانند : پدر و مادر ، دست و پا ، بيست و يك، صداي ( اُ) مي دهد.اين ويژگي نشانه ي ( و )‌را در خواندن شعرها و املاي اين گونه تركيب ها بايد رعايت كرد . 


چغندر پر برکت بخوان و بیندیش ( ١ ) 
یکی بود ، یکی نبود ، غیر از خدا هیچ کس نبود ، پیر مرد و پیر زنی با دو نوه ی کوچکشان در مزرعه ای زندگی می کردند . پیر مرد هر سال در مزرعه اش چیزی می کاشت . آن سال هم تصمیم گرفت چغندر بکارد . 

پیر مرد و پیر زن و نوه هایشان مثل هر سال ، زمین را آماده کردند و تخم چغندر را پاشیدند . چیزی نگذشت که مزرعه سرسبز شد و برگ چغندر ها بزرگ و بزرگ تر شدند . 

یک روز پیرزن خواست آش چغندر بپزد . پیرمرد گفت : « همین حالا می روم و برایت یک چغندر رسیده می آورم . » 
 فصل 2        بهداشت
درس سوم – خرس کوچولو

راه ِ سلامتي ( حکایت ) 
ستاره (بخوان و حفظ كن )

درس چهارم  – مدرسه ی خرگوش ها 

کلاغه به حمام نمی رفت (بخوان و بينديش ) 
درس سوم  : خرس کوچولو
خرس کوچولو بارها شنیده بود که « میکروب ها » موجودات خطرناکی هستند . به همین دلیل ، تصمیم گرفت با آن ها بجنگد . 

یک روز صبح زود، چوبی برداشت و به راه افتاد .در راه به یک بچّه گنجشک رسید . نگاهی به او کرد و گفت :« من می خواهم با میکروب ها بجنگم.توآن ها را این جا ندیده ای ؟ » 

گنجشک جواب داد : « این طوری که نمی شود ؛ تو باید ... » 

درس سوم  : خرس کوچولو
واژه سازی 
بی ادب کسی است که ادب ندارد .

بیاموز و بگو : 
در پايان بعضي از جمله ها علامت پرسش ( ؟ )‌مي گذاريم .
در پايان بيشتر جمله ها نقطه ( . ) مي گذاريم

حکایت :     راه سلامتي 
روز ي پزشکی نزد پيامبر ( ص ) رفت و گفت: مدتّی است که مردم براي درمان ، پیش من نمی آيند و من بی کار مانده ام . مگر چه اتّفاقي در اين شهر افتاده است ؟ 


              ستاره بخوان و حفظ کن           

باد آسمان را
دیشب تکان داد
سه تا ستاره
در دستم افتاد
بودند آن ها
بسیار زیبا
ناصر کشاورز

درس چهارم :  مدرسه ی خرگوش ها  
بچّه خرگوش ها منتظر معلّم بودند . معلّم با سبد هویج وارد شد ، سلام کرد و پرسید : 
« بچّه ها ، فکر می کنید چرا خدا به ما گوش داده است ؟ » 
پشمالو دستش را بلند کرد و گفت : « برای این که صداها را بشنویم . » 
آموزگار لبخند زد و پرسید : « اگر گوش نداشتیم ، چه می شد ؟ » 
دُم پنبه ای جواب داد : « هیچ صدایی را نمی شنیدیم . » 

درس چهارم :  مدرسه ی خرگوش ها  

واژه سازی:      
آن کودک ، خوش حال است .
آن کودک ، شاد است .

بیاموز و بگو : 
به این کلمه ها توجّه کن . 
لطفاً – حتماً – معمولاً – مثلاً – فعلاً 

    بخوان و بیندیش ( ٢ )                                              کلاغه به حمام نمی رفت ...  
کلاغک حمام کردن را دوست نداشت . او همیشه بوی بد می داد و پَرهایش پُر از گرد و خاک بود . کلاغ های همسایه ، همه از بوی بد او ، ناراحت بودند و از دستش به ننه کلاغه شکایت می کردند . یک روز کلاغک داشت از کنار لانۀ کلاغ زاغی رد می شد . ناگهان صدای قارقار کلاغ زاغی به آسمان رفت و گفت : « وای ، وای چه بویی ! الآن غش می کنم ! ننه کلاغه به این کلاغکت چیزی بگو . » 

فصل ٣ اخلاق فردی و اجتماعی 
درس پنجم – چوپان درست کار 
احوال پرسي (بخوان و حفظ كن)

درس ششم- کوشا و نوشا 
خوش اخلاقی(حکایت)

درس هفتم   -  دوستان ما 
مورچه،اشک ریزان (بخوان و بينديش)

درس پنجم :   چوپان درست کار 
روزی بود و روزگاری . مردی بود که گوسفندان زیادی داشت . او آدم درست کاری  نبود . امّا چوپانی داشت که از گوسفندهای او نگه داری می کرد و مرد درست کار و راستگویی بود . چوپان هرروز شیر گوسفندان را می دوشید و به خانه ی صاحب گوسفندها می برد . 

واژه سازی 
چوپان هر شب شیر می دوشید .

  بیاموز و بگو : 
بچّه   بچّه ها

    احوال پرسي  بخوان و حفظ کن     

پروانه از گُل 
احوال پرسيد.
گل گفت : خوبم.
پروانه خنديد 
گل، بازتر شد 
با ناز خوابيد .

محمود کیانوش 
درس ششم : کوشا و نوشا     
دو پرنده ی کوچک در جنگلی زندگی می کردند . اسم یکی از آن ها « کوشا » و اسم دیگری « نوشا » بود . آن ها شبیه هم بودند و همیشه با هم پرواز می کردند . 

واژه سازی :در کلمه های خندان ، خندیدن ، لبخند ، خنده رو و خوش خنده ، کلمه ی " خند " ، مشترک است . 

بیاموز و بگو : وقتی این کلمه ها را می خوانید ، در آخر آن ها صدای « اِ » می شنوید . گذشته ، یک مرتبه ، آهسته ، شاخه ، سایه ، دوباره ، شکوفه ، پرنده . 
وقتی این کلمه ها را می خوانید در آخر آن ها صدای « ﻫ » می شنوید . 
ماه ، کوه ، راه ، چاه ، شبیه ، مِه ، گروه ، سیاه 

خوش اخلاقی حکایت  

در زمان های کهن، مردی بود که اخلاق خوبی نداشت و برای هر چیز کوچکی خشمگین 

می شد و فریاد می کرد و همه از او دوری می کردند، ولی بعد پشیمان می شد و دلش

 می خواست ،خوش اخلاق باشد اما نمی دانست چه کار کند. 

درس هفتم : دوستان ما    
چه گندم های زرد قشنگی ! این ها را چه کسی کاشته است ؟ 
کشاورز ؛ همان کشاورز کوشایی که دوست ماست . 

واژه سازی 
الف –کی ، چی می فروشد ؟  شیرینی فروش ، شیرینی می فروشد . 
ب –کی ، چی می سازد ؟ به کسی که دارو می سازد ، دارو ساز می گویند . 

    بیاموز و بگو  :  این کتاب                         همین کتاب 

بخوان و بیندیش ٣                    مورچه اشک ریزان ، چرا اشک ریزان ؟
یکی بود ، یکی نبود ، غیر از خدا هیچ کس نبود . در یک دِهِ کوچک ، پیرزنی زندگی می کرد که نان می پخت ؛ چه نان های خوش مزه ای ! وقتی بوی نان های خاله پیرزن در هوا می پیچید ، همه ، از پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و پدرها و مادرها گرفته تا پچّه ها ، از کلاغ ها ، گنجشک ها و جوجه ها گرفته تا مورچه ها ، خوش حال می شدند ؛ چه قدر خوش حال ! 

فصل ٤ دینـــی
درس هشتم  -  از همه مهربان تر

مثل يك رنگين كمان (بخوان و حفظ كن)
همکاری (حکایت)
     
درس نهم  -  زیارت

کی بود،کی بود؟  (بخوان و بينديش)

از همه مهربان تر  درس هشتم : 
یک روز از مادرم پرسیدم : « دعا یعنی چه ؟ » 
مادرم گفت : « دعا یعنی ، حرف زدن با خدا . در موقع دعا با خدا سخن می گوییم و از او یاری می خواهیم . » 

واژه سازی :    پدر              پدربزرگ                   مادربزرگ 

بیاموز و بگو : کبری ، عیسی ، مصطفی ، یحیی ، مجتبی ، مرتضی . حرف « ی » در پایان این کلمه ها صدای « آ » می دهد . 
از همه مهربان تر  درس هشتم : 

بخوان و حفظ كن  مثل يك رنگين كمان
شاپرك آمد كنار پنجره                     روي شيشه ،مثل برگي ديده شد
دست بردم تا بگيرم ،اوپريد          برگي انگار از درختي چيده شد
                                                                                                                 جعفر ابراهيمي (شاهد)


حکایت      :     همکاری
 حضرت محمّد(ص) و یارانش از شهری به شهر دیگری می رفتند . در راه خسته شدند . ایستادند تا کمی استراحت کنند و غذایی بخورند . 
    درس نهم :   زیارت
زینب داخل حرم ایستاده بود . چلچراغ های بزرگ همه جا را نورباران کرده بودند . بوی گلاب می آمد . همه ، دعا می خواندند . 

واژه سازی :
وضوخانه یعنی ، جایی که در آن وضو می گیرند .

بیاموز و بگو : من دعا کردم .  تو دعا کردی .  او دعا کرد . 
ما دعا کردیم . شما دعا کردید .  آن ها دعا کردند . 
 
کی بود ؟ کی بود ؟        بخوان و بیندیش  ٤
ننه گلی در خانه نبود . سو گلی که تنها مانده بود ، اطرافش را نگاه کرد . کم کم حوصله اش سر رفت . 

بعد فکری کرد و با خود گفت : « خوب است اتاق را برای ننه جانم ، ننه ی مهربانم ، تمیز کنم تا وقتی بر می گردد خوش حال شود . » آن وقت شروع به کار کرد . این جا را جارو کشید ، آن جا را جارو کشید . بعد هم رفت تا طاقچه را دستمال بکشد که ناگهان دستش به کاسه ی چینی خاله نگین خورد . کاسه افتاد و شکست . سوگلی به تکّه های کاسه نگاه کرد و خیلی غُصّه خورد . خاله نگین دیروز این کاسه را پر از آش کرده و برایش فرستاده بود . 
فصل (٥) -  هنر و ادب
درس دهم  -  هنرمند
کودک زیرک (حکایت)

درس یازدهم  - درس آزاد
من هنرمندم (بخوان و حفظ كن)

درس دوازدهم  -  فردوسی
یک کلاغ ،چهل کلاغ (بخوان و بينديش )

فصل (٦)   ایرانِ من
درس سیزدهم  - ایران ِ زیبا 
 ای خانه ي ما (بخوان و حفظ كن)

درس چهاردهم  -  پرچم
با پرستوهای شاد (بخوان و حفظ كن)

درس پانزدهم  - نوروز
عمو نوروز (بخوان و بينديش )
فصل (7) -  طبیعت
درس شانزدهم – پرواز قطره
شیر و موش ( حکایت)

درس هفدهم -  مثلِ دانشمندان
 درخت كاري  (بخوان و حفظ كن)
روباه و خروس  (بخوان و بينديش )

نیایش
ای پروردگار عزیز، ما را یاری کن تا فرزندان خوبی برای کشور و پدر و مادر خود باشیم.

خدایا ، به ما تندرستی و توانایی بده تا بتوانیم در درس و زندگی، موفّق باشیم و به میهن عزیزمان ، ایران ، خدمت کنیم . 

ای خدای بزرگ و مهربان، اکنون که یک سال بزرگ تر شده ام و کلاس دوم دبستان را با یاری و لطف تو به پایان رسانده ام، از تو سپاس گزارم و امیدوارم همیشه یار و یاور من باشی . 


به فرجام چو رسیدی 

به آغاز بیندندیش
 

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » 🔺پاورپوینت ها

تعداد مشاهده: 3171 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: .ppt

حجم فایل:305 کیلوبایت

 قیمت: 25,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل