سخنی با شما : بر خود وظیفه می دانم تا در سرآغاز کتاب هایم چنین نگاشته ای به چشم بخورد و همگان را از این درخواست باخبر سازم . نیما شهسواری ، دست به نگاشتن کتبی زد تا به واسطه آن برخی را به خود بخواند . قشری را به آزادگی دعوت کند . موجبات آگاهی برخی گردد و این چنین افکارش را نشر دهد . بر خود ، ننگ دانست تا به واسطه رزمش تجارتی برپا دارد و این رزم پاک را به ثروت مادی آلوده سازد . هدف و آرمان من از کسی پوشیده نیست و برای دانستن آن نیاز به تحقیق گسترده نباشد . زیرا که هماره سخن را ساده و روشن بیان داشتم و اگر کسی از آن مطلع نیست حال دگربار بازگو شود .
از متن کتاب : حواریون درجه اول قسم خورده نقشه ی این طغیان کشیده و ساعت های طویل برای به ثمر نشستن آن وقت صرف کرده بودند . همگی یک صدا به پیش رفتند تا چندی بعد در میدان جزا به داد پسرک برسند . پسرک مدام عرق می ریخت . قطرات عرق بر زخم ها و خون هایش ادغام می گشت و آرام به زمین می ریخت . هوا بسیار گرم بود . این توان بیشتری از پسرک ربوده بود . نایی نداشت تا حرفی بزند و تکانی بخورد . اطرافش افراد بیشماری نیز به صلیب کشیده شده و درد می کشیدند . فریاد بر می آوردند . اما پسرک آرام گویی به رهایی رسیده منتظر مرگ بود که ناگهان از زیر چشمان دید که جماعتی چون سیل خروشان به سوی میدان جزا می آیند .
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 2752 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.pdf
فرمت فایل اصلی: pdf
تعداد صفحات: 168
حجم محصول:1,507 کیلوبایت